آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
حلقه مفقوده در مناسبات ایران و اروپا
هوشنگ کریمی
شمال نيوز عرصه سیاست خارجی، عرصه اندیشه و عمل است. بدون داشتن یك نظریه جامع و آینده نگر، هرگونه عمل و اقدام در این عرصه بدون نتیجه و ناقص خواهد بود و متقابلاً صرف داشتن و ارائه یك نظریه بدون ابزارها و ظرفیت های لازم جهت تحقق آن، وافی به مقصود نمی باشد. نظریه پردازی در عرصه سیاست خارجی، نیازمند دو عنصر كلیدی نزد سیاستگذاران و تصمیم گیران در سطح ملی است. این دو عنصر، بینش و استراتژی یا به تعبیر امروزی تر «رویكرد و راهبرد» می باشد. مبتنی بر چنین بینش و رویكردی، دكترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سه دهه اخیر، تعامل فعال در عرصه دیپلماسی و همكاری سازنده، بوده است. برای رسیدن و تحقق این دكترین، جمهوری اسلامی ایران همواره بر سازوكار گفت وگو به عنوان بهترین و مهمترین ابزار رسیدن به مفاهمه و برقراری تعامل و همكاری با دیگران تأكید و ابرام نموده است. این رویكرد و راهبرد مبتنی بر آن و سازوكار اجرای آن، نه تنها در برابر دوستان و كشورهای دوست، هم سنخ، همسایه و اسلامی، بلكه حتی در برابر مخالفین و غیردوستان نیز مورد اهتمام دستگاه سیاست خارجی بوده مگر در برابر قلیلی از كشورها و دولت های معاند و مخالف یا نامشروع، كه شایستگی دوستی و تعاون با نظام اسلامی را نداشته و به جای معاضدت و تعامل، راه مخالفت و تقابل را برگزیدند. فارغ از تفاوت ها و تمایزات موجود میان كشورهای اروپایی و وجود گرایشات و نگرش های مختلف در میان این كشورها و نهادهای مختلف اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران، مناسبات ایران با اروپا در دوران سی ساله اخیر مبتنی بر همین رویكرد و راهبرد یعنی رویكرد معطوف به همكاری و تعامل سازنده بوده است. با این وصف به دلیل تمایزات و اختلافات برخی كشورها و سازمان های اروپایی و موانع و مشكلات ساختاری، مناسبات دو طرف تابع شرایط و پارامترهای مختلف بوده و فراز و نشیب های فراوانی را تجربه نموده است. ● پنج مرحله در روابط ایران و اروپا در نگاهی كلی مناسبات ایران و اروپا را می توان به پنج دوره و مقطع تقسیم نمود: مقطع نخست، دوره مناسبات دوجانبه با برخی كشورهای اروپایی و تنش و عدم تحرك با برخی دیگر (عدم وجود مناسبات نهادینه)، دوره دوم آغاز گفت وگو با مجموعه اروپا (دوره گفت وگو های انتقادی)، دوره سوم تحول از گفت وگو های انتقادی به گفت وگو های فراگیر، دوره چهارم آغاز مذاكره و همكاری محدود در برخی حوزه ها (مذاكرات موافقتنامه تجاری و سند همكاری سیاسی و همكاری در زمینه های مواد مخدر، انرژی و...) و مقطع سه سال اخیر كه دوره تعلیق گفت وگو ها و همكاری ها از سوی اروپا (مشخصاً اتحادیه اروپایی) می باشد. فقدان مدل نظری همكاری● در كالبد شكافی و آسیب شناسی این ادوار پنج گانه می توان به اصلی ترین آسیب یعنی نبود یك چارچوب و مدل نظری همكاری كه مورد وفاق و پذیرش دو طرف باشد، اشاره نمود. سیالیت روابط و تابعیت آن از تحولات و اوضاع و احوال جاری و نگرش غیرواقع بینانه و ارزیابی نادرست اروپا از جایگاه جمهوری اسلامی ایران از دیگر آسیب ها و مشكلات روابط با اروپا در سه دهه گذشته می باشد. از نقطه نظر تاریخی و جغرافیایی ایران كشوری شاخص با موقعیتی محوری در جهان اسلام و جایگاهی استراتژیك در منطقه حساس خلیج فارس و خاورمیانه و حوزه خزر می باشد و براین اساس قادر است نقش غیرقابل انكاری در تحولات منطقه ای و بین المللی و ایجاد و استقرار صلح و ثبات ایفا نماید. با چنین موقعیتی و چنان ظرفیتی، طبعاً جمهوری اسلامی ایران شریك مطمئن و مخاطبی تأثیر گذار برای همه طرف ها و بازیگران بین المللی مسئول است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپایی می توانند از طریق همكاری سازنده، رایزنی مداوم و با رعایت اصول احترام متقابل و منافع مشترك و عدم مداخله در امور داخلی یكدیگر و وفای به عهد؛ به ایجاد چارچوب مناسبی برای برقراری یك همكاری گسترده و متضمن منافع متقابل در سطح منطقه ای و بین المللی همت گمارند. بدون تردید این امر علاوه بر تأمین منافع طرفین و تحكیم مودت میان مردم ایران و اروپا، می تواند در ارتقای صلح و ثبات بین المللی و امنیت و رفاه منطقه ای تأثیر گذار باشد. ظرفیت تبدیل چالش به فرصت ● ایران و اروپا دارای ظرفیت های بسیار خوبی برای همكاری هستند. جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا امروز می توانند بر اساس مدل جدیدی از گفت وگو روابط خود را بر اساس برد - برد تعریف كنند. آنچه میان جمهوری اسلامی ایران و اروپا وجود دارد، می تواند به جای موضوعات چالش برانگیز به موضوعاتی برای همكاری تغییر و تحول یابد. لذا برای شروع یك تعامل سازنده و همكاری تازه به یك پارادایم مشترك نیاز داریم پارادایمی كه مورد توافق طرفین باشد. در واقع آنچه كه به غلط به عنوان مسائل متنازع فیه و چالش برانگیز فی مابین ایران و اروپا خودنمایی می كند، ازجمله موضوع تروریزم، خلع سلاح، بحران ها و مسائل منطقه ای و حتی موضوعات فرامنطقه ای؛ با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های بالقوه و بالفعل ایران و اروپا، در واقع بایستی موضوعاتی برای همكاری و تعامل تلقی شوند. نقطه شروع و عزیمت برای رسیدن به مرحله همكاری و تعامل در قبال این موضوعات، تعیین و پذیرش یك مدل و الگو و به تعبیری پارادایم مشترك برای همكاری است. طبعاً برای رسیدن به چنین پارادایمی كه مورد وفاق و اجماع ایران و اروپا باید باشد، چاره و بدیلی غیر از دیالوگ و گفت وگو وجود ندارد. گفت وگو و دیالوگ بهترین ابزار جهت مفاهمه میان ملت ها و جوامع مختلف است. بدون گفت وگو هیچ گونه شناخت، آگاهی و مفاهمه ای برقرار نمی گردد. گفت وگو ابزاری بی بدیل است كه در نبود آن سوء تفاهم، برداشت نادرست، تصویر غلط و نهایتاً ذهنیت منفی شكل می گیرد. باید با زبان منطق و عقلانیت سخن گفت، تا زبان زور و منطق قدرت مجال خودنمایی نیابد. محصول نهایی گفت وگو همكاری و تعاون است و نتیجه جبری عدم دیالوگ و بی منطقی، تقابل و تخاصم می باشد. اروپا خود سمبل و نمونه مثالی و تجلی عینی هر دو وجه معادله گفت وگو- تعامل سازنده، و بی منطقی- تقابل می باشد. اروپا پس از قرن ها كشمكش و جدال بی سرانجام و خونبار، به مدت نیم قرن و به مدد گفت وگو و مفاهمه توانسته است به الگویی كارآمد از همگرایی و تعاون دست یابد. اتحادیه اروپا و نهادهای وابسته آن، محصول همین گفت وگوها و اراده های انسانی است كه پس از قرن ها ستیز بی حاصل و نابودی میلیون ها انسان بی گناه؛ بر آن شد تا در سایه گفت وگو و مفاهمه و تعاون میان اعضا، صلح و ثبات را برای اروپا به ارمغان آورد. اتحادیه اروپا مبتنی بر همین الگوی تعاون و همكاری، در حال بسط تعاملات خود با دیگر كشورها و مجموعه های منطقه ای می باشد. حال باید پرسید آیا زمان برقراری و استقرار مناسبات مبتنی بر گفت وگو و همكاری از موضعی برابر و با حقوق مساوی، میان اروپا و جمهوری اسلامی ایران فرا نرسیده است ● مؤلفه های مدل همكاری جامع اروپا كه طی سده های اخیر همواره دغدغه دموكراسی داشته تا به وضع كنونی رسیده و جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی مردم سالار و ثمره یك انقلاب مردمی، می توانند یكی از مؤلفه ها و معیارهای گفتمان و پارادایم همكاری فی مابین خود را مؤلفه دموكراسی قرار دهند. برقراری و گسترش دموكراسی در منطقه بی ثبات و بحران زده خاورمیانه از فلسطین تا افغانستان، می تواند به موضوع گفت وگو، تعامل و همكاری واقعی ایران و اروپا بدل گردد. طبعاً این مؤلفه، جنبه نرم افزاری دارد و می تواند زمینه را برای ابعاد دیگر همكاری مهیا كند. دموكراسی قادر است با ظرفیت های خود چالش ها را به همكاری ها مبدل سازد. این مؤلفه می تواند نقشی كلیدی در روابط ایران و اتحادیه اروپا ایفا نماید تا بتوانیم چالش ها را به همكاری تبدیل كنیم. لازمه پذیرش دموكراسی به عنوان یك مؤلفه مشترك در پارادایم همكاری، احترام به دموكراسی و التزام به لوازم و نتایج دموكراسی و عدم نگاه دوگانه است. براساس چنین دیدگاهی می توان با به رسمیت شناختن حق حاكمیت كشورها، برای بسیاری از مشكلات و چالش ها، از جمله مسئله فلسطین راه حل دموكراتیك یافت. امنیت در ابعاد مختلف به عنوان مهمترین و عینی ترین نیاز و خواست مردم اروپا و دغدغه مشترك ایران و اروپا در قبال این مقوله، یكی دیگر از مؤلفه ها و ابعاد پارادایم همكاری میان ایران و اروپا می تواند تلقی گردد. امروزه تروریزم، مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی و... موضوعاتی است كه می تواند در امنیت طرفین اثر بگذارد. این تهدیدات چالش برانگیز می تواند موضوعی برای همكاری باشد. در مبارزه با این تهدیدات و هزینه های ناشی از آن، ایران و اروپا قادرند با همكاری سازنده با یكدیگر، هزینه ها را كاهش و در منافع حاصل از آن سهیم گردند. در كنار این نیاز روانی به امنیت، یك نیاز جدی و عینی و واقعی دیگر نیز فراروی اروپا قرار دارد و آن نیاز مبرم به انرژی و تنوع در منابع تأمین آن است. نیازی كه كشور ایران به مدد منابع عظیم هیدروكربوری (نفت و گاز) و قرار داشتن در شاهراه تعاملات انرژی و اقتصاد به خوبی قادر به مشاركت و تأمین آن می باشد. در واقع یكی از مهمترین موضوعات و زمینه های همكاری ایران و اروپا كه تضمین كننده آینده روابط و همكاری دو طرف برای دهه های آتی خواهد بود، عرصه حیاتی و راهبردی انرژی است. دو مقوله امنیت و انرژی به خودی خوداین قابلیت را دارند كه گفتمان همكاری میان ایران و اروپا براساس آنها شكل گیرد و به مرحله عمل درآید. با این حال می توان به دامنه مشتركات و عرصه های مورد علاقه برای همكاری و توسعه آن افزود. آنجا كه همكاری اقتصادی و تجاری و گسترش آن، می تواند نهایتاً ملت های ایران و اروپا را از منافع حاصله منتفع نماید. ظرفیت های سخت افزاری، منابع غنی، وسعت سرزمینی و موقعیت ژئوپلیتیكی ایران در كنار ظرفیت های نرم افزاری، بویژه سرمایه انسانی ایران، منبع مهمی است كه می تواند ظرفیت خوبی از همكاری را در این عرصه ایجاد كند. ● ضرورت روابط نهادینه امروز ایران در سطوح دوجانبه گفت وگو و همكاری های خوبی با برخی كشورهای اروپایی بویژه در ارتباط با همكاری انرژی، همكاری های گسترده تجاری و اقتصادی، همكاری در زمینه مبارزه با مواد مخدر، همكاری در زمینه مسائل زیست محیطی و همكاری های هنری و فرهنگی دارد و این ظرفیت وجود دارد تا با مجموعه اتحادیه اروپا نیز این همكاری ها را نهادینه نمود. می توان در ابتدای این روند با از سرگیری گفت وگوهای فی مابین ، برخی سوءتفاهمات را رفع كرد و سپس به نقاط مشترك برای همكاری رسید و حتی می توان به طراحی برای روابطی راهبردی میان ایران و اروپا دست یافت. از سوی دیگر چالش ها و بحران های منطقه ای و بین المللی كه مورد علاقه و دغدغه مشترك دو طرف می باشد، می بایستی به دستور كاری مشترك برای همكاری و تعامل سازنده بدل گردد. از جمله دیگر موضوعات مورد توجه و علاقه، موضوع گفت وگوی فرهنگ هاست. گفت وگوی فرهنگی و دینی می تواند دیدگاه های دوطرف را نزدیك تر ، نقاط اشتراك را بیشتر و نقاط اختلاف را شفاف تر كند. فطرت مشترك بشری و ارزش های مشترك حاصل از آن، بستری مناسب برای همكاری جوامع بشری حول این مشتركات ایجاد، و گفت وگو زمینه مناسبی را فراهم می كند تا جوامع مختلف بشری با فرهنگ ها، تمدن ها و نگاه های مختلف با یكدیگر بیشتر آشنا شوند و به تكامل، رشد و تعالی یكدیگر كمك كنند. گفت وگوهای فرهنگی و دینی، این قابلیت و ظرفیت را دارند تا به گونه ای مؤثر فضای جنگ، خشونت، ظلم و بی عدالتی را تغییر دهند. گفت وگو و تعامل در همه ابعاد و اشكال آن، اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، لازمه حیات انسان و جوامع بشری است. بدون آن، بایستی به استقبال بدیل آن یعنی تقابل رفت كه مورد قبول هیچ انسان عاقل و جامعه بالغ و حكومت و دولت مسئولیت پذیری نمی باشد. هوشنگ كریمی ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد